شده عاشق بشوی، دل ببندی ولی دلدار نباشد هرگز؟!شده در کنج دلت خانه بگیرد، جان بگیرد اما ..تو در آن خانه که او باشد جای نداری هرگز؟!شده در فصل جوانی به خزانت برسانند، آنوقت بیایند و ملامت بکنند این چه حالیست؟!شده هی بغض کنی اشک نیاید از چشم؟!این بغض بماند،سکوت و دل تنگ و صدایش درگوش!شده دلتنگکسی باشی و او دلتنگ کس دیگر و تو در تب
دلتنگی او ، او در تلاش است که رفع کند تب آنکس که دلتنگش شده است!و تو داعم به خیالش خواب نداری هرگز ...شده؟! دلتنگیهای عاشق نفس بریده...
ادامه مطلبما را در سایت دلتنگیهای عاشق نفس بریده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dotadivooone بازدید : 47 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 14:21